چشمه حیات

حب وبغض...

تا به حال شنیده اید که اگر بر بعضی از غاصبین خلافت پیامبر اکرم لعنتی بفرستید گروهی این کار را نفی می کنند و با ان موافق نسیتند .

به نظر من این افراد دو دسته اند گروهی بدون تحقیق و نه از روی عناد این حرف را میزنند که امید است با کمی تحقیق به اینحقیقت برسند و گروه دوم با علم به این قضیه منکر این کار هستند که اینها همان وهابی صفتانند و ...

تا مغبوض نباشد محبوب معنا پیدا نمی کند تا دشمن نباشد دوست معنا ندارد.تا شب نباشد روز معنا ندارد.تا نزول نباشد صعود معنایی ندارد و ....

حال تا بغض نباشد حب معنایی ندارد یعنی تا وقتی انسان با دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت بغض و دشمنی نداشته باشددوستی و حب به این خاندان معنایی ندارد.

به اطلاع منکر لعن باید رساند که  زیارت عاشورا درس این موضوع است که با بغض دشمنان اهل بیت و حب اهل بیت می توان بهجایگاه بالایی در راه بندگی خداوند رسید در جای جای این زیارت شریف تجلی این بحث ماست.

امید است با تحقیق غاصبین خلافت پیغمبر اکرم را در مرکز این لعنت ها قرار دهیم....

و من الله توفیق...

این یک خفاش هست...

این مطلب را  همه می دانیم که تمامی پرندگان وقتی هوا تاریک می شود و....

هر روزمان را با پنج حدیث طراوت بخشیم...

حتما بخوانید...

بر گرفته از کتاب حلیه المتقین نوشته علامه مجلسی

به نظر شما معنای الصمد در سوره توحید چیست؟

این مطلب برگرفته از کتاب (( انعکاس سبز)) نوشته ایمان ضیایی  می باشد.

الصمد آن ذات مقدسی که جسم نیست و جوفی ندارد.

الصمد یعنی خدایی که در نهایت کمال و بلندمرتبگی است.

الصمد یعنی خدایی که نه می خورد و نه می نوشد و نه می خوابد.

الصمد یعنی قائم به نفس خود است و به دیگری نیاز ندارد و تغییر ناپذیر است.

الصمد یعنی سید و اقایی که اطاعت شود و امر کننده و نهی کننده ای بالاتر از او نباشد.

الصمد یعنی شریکی ندارد حفظ کردن اشیا بر او سخت نیست و چیزی از او مخفی نمی ماند.

الصمد یعنی اراده ی او همان فعل اوست ، وقتی چیزی  را اراده می کند  همین که می گوید باش فورا موجود میشود.

اگر دقت کنیم در خود سوره توحید بعد از آیه ((الله الصمد)) چه می خوانیم؟

   همین جملات معنای الصمد است.الصمد  لم یلد   است، یعنی از او نه چیزی خارج می شود و نه چیزی تولید می شود چه از اشیائ جسمانی باشد مانند فرزند چه از اشیا روحانی مانند نفس و روح.

الصمد   لم یولد   است،یعنی از او  چیزی تولید و خارج نشده است مانند اشیا جسمانی که از اصلشان خارج می شوند مثل تولید شدن جنبنده ای از جنبنده دیگر، گیاه از زمین، آب از چشمه ها، میوه از درختان. یا اشیا روحانی که از مرکزشان خارج می شوند، مانند بینایی از چشم، شنوایی از گوش، بویایی از بینی، چشایی از زبان،

این بود قطره ای از اقیانوس معنای الصمد.

بله اینها همه موید این مطلب است که خداوند خواسته که انسان زیاد حرف نزند و بیشتر گوش بدهد که کم حرف زدن و به ضرورت سخن گفتن برای یک ولی خدا واجب است. چرا که وقتی انسان زیاد حرف بزند ناخواسته به خیلی از گناهان می افتد مثل دروغ، تهمت، مسخره کردن، غیبت،سخن چینی و نمامی و گناهان دیگر.

یک نکته جالب

این را می دانیم که به هر شهری که می خواهیم وارد شویم باید از راه و ورودی مشخصی وارد شویم مخصوصا اگر این شهر از اهمیت خاصی برخوردار باشد.

اگر علوم و معارف دریافتی از پیغمبر اکرم  که برای ما انسانها کافی باشد را به منزله یک شهر در نظر بگیریم مسلما این شهر هم از قاعده گفته شده مستثنا نیست و باید یک ورودی مشخصی داشته باشد و اگر به روایات مراجعه کنیم و در دعای ندبه هم داریم که انا مدینه العلم و علی بابها فمن ارادالمدینه و الحکمه فالیاتها من بابها یعنی من(پیغمبر اکرم) شهر علم هستم و علی علیه السلام درب ان است و هر کس این شهر و حکمت را بخواهد پس باید از این درب وارد شود،پس این درب ورودی چیزی نیست جز علی بن ابیطالب وباید این را بدانیم اگر می خواهیم قدم در راه اسلام برداریم این مهم حاصل نمی شود مگر با قبول ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام حال وای به حال مسلمانی که فکر می کند مومن است ولی غافل از این موضوع است که اصلا وارد این شهر باعظمت نشده است.

اگر یک کافر بیاید نزد شما و از شما بخواهد که اگربرایش ثابت کردید که این  قران معجزه است  وی مسلمان می شود آیا می توانید این کار را انجام دهید؟ کمی فکر کنید ودر قسمت نظر خواهی پاسخ دهید.

حتما در این مورد مطلب خواهم گذاشت.